جام موفقیت

بهترین شبکه انگیزشی ایران

جام موفقیت

بهترین شبکه انگیزشی ایران

جام موفقیت

😎ما اولین نیستیم
اما بهترینیم😎
⭕اهداف:
✅ایجاد انگیزه
✅ارائه روش های کسب موفقیت
✅ارائه ایده کاری

پربیننده ترین مطالب

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کارآفرینان موفق» ثبت شده است

۱۰
آبان

Karafarin14


🌟آقای علی سالک نجات


در سال‏های اول زندگی، زمانی‌که پسر بچه‏ ای دبستانی بودم بزرگ‏ترین درس زندگی را آموختم. آقای نوزادی آموزگار کلاس سوم ما بود. وقتی با صدای دلنشینش برای ما قرآن تلاوت می‏کرد همه شاگردان کلاس ساکت و آرام به او گوش می‏ سپردند. هرگز از خواندن معنای آیه‏ های قرآن غافل نمی‏شد، حتی برای ما بیشتر توضیح می‏داد تا بهتر بفهمیم. او دوست داشت که ما در کنار درس‏های ریاضی و فارسی، یادگیری قرآن را نیز مهم بشماریم. در یکی از ساعات کلاس سوره «مطففین» را برای ما قرائت کرد. نگاهش خیره به چشمان من بود وقتی که معنایش را بیان می‏کرد: «وای به حال کم‏فروشان، آنهایی که کم را زیاد می‏فروشند و در کیلو و وزن به مردم کم می‏دهند. آیا آنها نمی‏دانند (برای مجازات) روزی برانگیخته می‏شوند که آن روز بسیار روز بزرگی است، روزی که مردم در حضور پروردگار عالم می‏ایستند ... ». 

آن روز این کلمات با جانم آمیخته شد و به خودم قول دادم هرگز کلام خداوند را فراموش نکنم و اگر روزی تاجر و یا فروشنده شدم هیچ کالایی را گران به مردم نفروشم و تقلب و غش در کارم وارد نکنم. 

      * * * * * *

در آبان‏ماه سال 1312، هنگامی که خزان پاییزی جامه زردش را بر تن درختان کوچه و بازار تبریز می‏پوشاند، مادر مرا به‌دنیا آورد. پدر به‌خاطر ارادتش به امام اول شیعیان، نام علی را برای اولین فرزندش انتخاب کرد. بعد از من پدر و مادرم صاحب پنج دختر و سه پسر دیگر نیز شدند؛ خانواده پر جمعیتی داشتیم. 

پدر قبل از تولد من در کار تجارت بود اما در سال 1316، زمانی‌که یک پسر بچه چهار ساله بودم، یک کارگاه کوچک قندریزی را در نزدیکی خانه‏مان دایر کرد. من و برادر و خواهرانم با سپری شدن ایام بزرگ می‏شدیم و همیشه نظاره‏ گر تلاش و زحمت پدر بودیم. خانه و کارگاه قندریزی ما در خیابان «کهنه» بود. من در شهری بزرگ می‏شدم که چشمانم همیشه عادت به دیدن کوهی به صلابت سهند را داشت. در شب‏های بلند زمستانی حکایت مردانی را از خطه تبریز می‏شنیدم که در رشادت و دلیری بی‏نظیر بودند و نامی در تاریخ ایران داشتند. چه بسیار مردان و زنانی را می‏دیدم که در حرفه خود با سختکوشی تلاش می‏کردند. بی‏‌شک پدر نیز یکی از مردانی بود که برای آسایش همسر و فرزندانش شب و روز کار می‏کرد. 

در اوایل کار، پدر به‌همراه کارگرهایش شکر سفید را به قند قالب‏گیری شده تبدیل می‏کرد. بعدها کارگاه قندریزی رونق بیشتری گرفت و تولید محصول دیگری نیز به آن اضافه شد که نوعی شیرینی سنتی به نام «شکر پنیر» بود. این شیرینی بیشتر در مناطق شمال و شمال غرب کشور به فروش می‏رفت و مشتریان زیادی داشت. 

ادامه دارد..‌.

t.me/successcup

  • مرد انگیزه ایران
۲۱
مهر

Soltani

آقای مرتضی سلطانی

متولد ۱۳۳۷ در قم

لیسانس مدیریت

اولین تولید کننده میل لنگ در ایران

کارآفرین نمونه کشور

مدیرعامل زر ماکارون

مشاور وزیر صنعت

t.me/successcup

  • مرد انگیزه ایران
۱۶
مهر
  • مرد انگیزه ایران
۱۵
مهر

06Karafarinan



🌟بهروز فروتن (قسمت دوم)


 دو سال بعد از همان شروع کار در منزل توانست با کمی پس‌انداز و فروش زیور‌آلات همسر و حتی فروش حلقه ازدواجشان، بالاخره یک کارگاه اجاره کند. اما درست همان روزی که قرار بود بعد از مدت‌ها دوندگی برود پروانه بهداری و سازمان صنایع را بگیرد، تلفنی به‌ وی اطلاع دادند که کارگاهش آتش گرفته و وقتی به آتش‌نشانی خبر دادند و مأموران آتش‌نشانی به محل حادثه رسیدند، متوجه شدند که تانکرهای آبشان خالی است و این‌طوری تمام کارگاه و وسایل کارگاه کوچک وی در آتش ‌سوخت و از بین رفت.


 این پایان ماجرا نبود؛ چون بعضی‌ها به خاطر  همین آتش‌سوزی به وی تهمت زدند که برای پول گرفتن از بیمه عمدا کارگاهش را آتش زده، این در حالی بود که اصلا کارگاه فروتن بیمه نبود.


در این دوران به اعتراف خودش  بارها پیش آمد که محصولاتش به فروش نرفته و دچار فساد شوند. برای مثال  روزی برای تنوع بخشیدن به تولیداتشان دست به تولید سالاد الویه زدند اما پس از توزیع گفتند که خریدار ندارد و همه سالاد اولوویه ها فاسد شدند.


 در این دوران بهروز فروتن و خانواده اش به سختی مواد اولیه و پخت غذاهای تولیدی را تهیه می کردند و تولید و توزیع آنها حاشیه سود بسیار اندکی داشت. البته این اتفاقات نکته‌ای را به وی آموخت که وقتی وارد اتوبان می‌شوی باید بدانی که اتوبان یک راه خروج دارد.

t.me/successcup

  • مرد انگیزه ایران
۱۳
مهر

Karafarin03



🌟آقای بهروز فروتن (قسمت اول)


بهروز فروتن مدیر دبیرستان غیرانتفاعی بود که به پیمانکاری پروژه های شرکت های ذوب آهن و فولاد رو آورده بود و در یکی از این پروژه ها با همسرش آشنا شد.

روزی در حیاط روی تخت نشسته بود، دو دستش رو روی گوشهاش گذاشته بود و به فکر فرو رفته بود، بهروز مونده بود و همسرش و یه دنیا بدهی و شرکایی که پشتشان را خالی کرده بودند.

در همین موقع همسرش با لبخندی اومد رو تراز و گفت: بهروز یه فکری به ذهنم رسیده

- بگو

-من مربا ترشی بلدم درست کنم، من مربا ترشی درست میکنم تو هم برو بازار بفروش

- چی میگی زن، من پسر تیمسار فروتن، پیمانکار شرکتهای ذوب آهن واسه خودم برو بیایی داشتم حالا بیام مربا ترشی بفروشم

- مگه خودت نمیگفتی کار عار نیست، مگه تیمسار نگفته بود کار جوهره مرده

- گفتم اما...

- اما و اگر هم نداریم...


و اینطور شد که خونه ای که در اون زندگی میکردن رو فروختن، در همون خونه مستاجر شدن و از زیر زمین منزل مسکونی شروع کردن

ادامه دارد...

t.me/successcup

  • مرد انگیزه ایران
۱۲
مهر



🌟آقای بهروز فروتن


متولد ۱۳۲۴ شمسی در تهران 


تحصیلات: لیسانس مدیریت از دانشگاه تهران


فعالیت ها: تدریس، پیمانکاری، کارآفرینی

بنیانگذار “گروه صنایع غذایی بهروز” از سال ۱۳۵۶ شمسی – مدیریت شرکت صنایع غذایی بهرنگ – مشاور عالی کانون انجمنهای صنایع غذایی کشور – عضو هیات مدیره بنیاد کارآفرینی دانشگاه تهران – عضو هیات علمی کمیته کسب وکار مجمع تشخیص مصلحت نظام – دبیر کانون کارآفرینی مجمع تشخیص مصلحت نظام – عضو هیات موسس و هیات مدیره انجمن دارندگان نشان استاندارد ایران – عضو هیات موسس و هیات امنای دانشکده صنایع غذایی – ریاست کمیته سیاستگزاری اتحادیه سراسری تعاونیهای تولیدی – اولین قهرمان قهرمانان صنعت کشور – نخستین کارآفرین نمونه کشور – سخنران و تدریس در کنفرانسها و همایشهای کارآفرینی و مراکز دانشگاهی – دریافت بیش از ۳۰۰۰ تندیس، لوح و تقدیرنامه داخلی و خارجی – موسس نخستین مرکز تحقیقات صنایع غذایی غیردولتی


انتشار کتابهای: ” دوست من سلام” ،” همیشه برخاستن” نخستین راهنمای کارآفرینی ایرانی و ...

t.me/successcup

  • مرد انگیزه ایران
۱۰
مهر



1_ روزانه برنامه ریزی می کنند.


2_ ساعات اولیه صبح را برای مدیریت پروژه هایشان زمان بندی می کنند.


3_ حتما ورزش می کنند. 


4_ پیشرفتشان را ثبت می کنند.


5_ هر فعالیتی را در زمان تعیین شده انجام می دهند.


6_ برای شروع روز بعد برنامه ی متفاوتی دارند.


7_ باگذراندن زمان در کنار خانواده و دوستانشان انرژی دوباره می گیرند.


8_ تیمشان را تشویق به ارائه راه حل می کنند.


9_ هر روزشان را به انجام یک فعالیت کاری به خصوص اختصاص می دهند.


10_ مدام در حال یادگیری هستند.

t.me/successcup

  • مرد انگیزه ایران
۰۷
مهر

شاهرخ ظهیری


🌟 آقای شاهرخ ظهیری


شاهرخ ظهیری در سال 1309 در شهر ملایر متولد شد. او در خانواده‌ ای متوسط در ملایر زندگی می‌ کرد، پدرش اهل ملایر و مادرش اهل تهران بود، شغل پدرش کشاورزی بود. شاهرخ ظهیری دوره دبستان و دبیرستان را در شهر قم سپری کرد. پدر وی خیلی زود فوت کرد و شاهرخ به عنوان پسر ارشد مسئول اداره خانواده شد، لذا تحصیلاتش در این مقطع تا دیپلم (پنجم دبیرستان آن زمان) ناتمام ماند و ناچار به استخدام فرهنگ درآمد و معلم شد.


بعدها همزمان با معلمی وارد دانشگاه شد و لیسانس حقوق گرفت و از معلمی به دبیری ارتقا رتبه پیدا کرد اما این کار از نظر درآمدی و ذهنی و روحی او را راضی نمی‌ کرد. شاهرخ فکرهای بزرگی در سر داشت و استعداد خدادادی را در خود کشف کرده بود؛ بنابراین فکر کرد در کنار تدریس کار دیگری را نیز شروع کند، لذا تحصیلدار یک کارخانه پارچه‌ بافی شد. صبح‌ ها در آنجا کار می‌ کرد و عصرها در دبیرستان درس می‌ داد. کم‌ کم به لحاظ صداقتی که داشت و در کار بازاریابی و فروش خبره بود، مورد توجه صاحبان کارخانه قرار گرفت و پس از اینکه کار کارخانه افزایش یافت و به رشته‌ های دیگر چون واردات ماشین‌ آلات کشید، به عنوان مدیر فروش از کف بازار به بالای شهر آمد و آنجا هم به خاطر فروش بالایی که داشت و صمیمانه کار می‌کرد و در بین سایر شرکت‌ ها شناخته شد.

ادامه دارد...

t.me/successcup

  • مرد انگیزه ایران