اساس قانون جذب همان فیلتر ذهنی است. این صافی اجازه نمیدهد که اطلاعات بیهوده و به دردنخور وارد ذهن شود. اگر پس از یک پیاده روی طولانی در خیابانهای تهران از شما بپرسند ”شما که توی خیابان بودید، آیا اتومبیل تویوتا هم دیدید؟” ممکن است گیج شوید و نتوانید جواب درستی بدهید، اما اگر قصد خرید اتومبیل داشته باشید، و اتفاقا تویوتا یکی از انتخابهای مهم شما باشد، آن وقت وضعیت فرق میکند. یعنی اگر اتومبیل موردنظر از کنارتان عبور کند دیگر نسبت به آن بیتفاوت نخواهید بود. در اینجا فیلتر ذهنی اجازه ورود اطلاعات را میدهد.
به عبارت دیگر وقتی برنامهای در ذهنمان داشته باشیم و یا هدفی تعیین کرده باشیم که برایمان مهم باشد، ذهن ما هر چیزی را که با آن در ارتباط باشد جذب میکند. یک مسیر ، یک حرکت ، یک سخن ، یک شخص ، یک مغازه و… دقت کنید که تمام این عوامل برای شما به وجود نمیآیند! آن مسیر و یا آن مغازه آنجا هست، آن حرف زده خواهد شد و تمام عوامل در جریان خواهد بود چه شما هدف و برنامهای داشته باشید چه نداشته باشید و حال که هدفی دارید تازه متوجه آنها میشوید! گویی که ناگهان میبینید راههای مهمی که شما را به هدفتان میرساند در جلوی پایتان قرار گرفته است!
t.me/successcup