🌟بهروز فروتن (قسمت دوم)
دو سال بعد از همان شروع کار در منزل توانست با کمی پسانداز و فروش زیورآلات همسر و حتی فروش حلقه ازدواجشان، بالاخره یک کارگاه اجاره کند. اما درست همان روزی که قرار بود بعد از مدتها دوندگی برود پروانه بهداری و سازمان صنایع را بگیرد، تلفنی به وی اطلاع دادند که کارگاهش آتش گرفته و وقتی به آتشنشانی خبر دادند و مأموران آتشنشانی به محل حادثه رسیدند، متوجه شدند که تانکرهای آبشان خالی است و اینطوری تمام کارگاه و وسایل کارگاه کوچک وی در آتش سوخت و از بین رفت.
این پایان ماجرا نبود؛ چون بعضیها به خاطر همین آتشسوزی به وی تهمت زدند که برای پول گرفتن از بیمه عمدا کارگاهش را آتش زده، این در حالی بود که اصلا کارگاه فروتن بیمه نبود.
در این دوران به اعتراف خودش بارها پیش آمد که محصولاتش به فروش نرفته و دچار فساد شوند. برای مثال روزی برای تنوع بخشیدن به تولیداتشان دست به تولید سالاد الویه زدند اما پس از توزیع گفتند که خریدار ندارد و همه سالاد اولوویه ها فاسد شدند.
در این دوران بهروز فروتن و خانواده اش به سختی مواد اولیه و پخت غذاهای تولیدی را تهیه می کردند و تولید و توزیع آنها حاشیه سود بسیار اندکی داشت. البته این اتفاقات نکتهای را به وی آموخت که وقتی وارد اتوبان میشوی باید بدانی که اتوبان یک راه خروج دارد.
t.me/successcup